مروری گذرا بر ابعاد شخصیتی حضرت امام خمینی(ره)
در میان چهرههای بزرگ تاریخ ایران زمین و جهان اسلام، کمتر بزرگی را میتوان داشت که در بزرگی و جامعیت در طراز رهبر کبیر انقلاب اسلامی مطرح باشد. این در حالی است که انسان امروز در پس فراموش کردن مسیر خودشناسی بیش از دیگر زمانها نیازمند اسوه و الگو دارد و خمینی این درنادره زمانه ما حتی برای فرزندان خود در ایران اسلامی نیز بطور همه جانبه ای شناخته نشده است.
مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی که خود از بزرگان زمانه بودند در مقالهای با عنوان «امام مصداق انسان کامل» درشان این الگوی ممتاز می فرمایند: «در طول تاریخ تشیع و جهان اسلام نمی توانیم بدیلی برای حضرت امام خمینی پیدا کنیم… امام بزرگوار جداً مصداق «انسان کامل» بودند یعنی همه فضایل انسانی را داشتند. امام در تمام مراحل زندگانیشان نسبت به شاگردان، دوستان و خانواده اشان آنچه را که شایسته یک انسان کامل بود مراعات می کردند»
با این مقدمه، چهار روایت از چهار بعد از زندگانی حضرت روح الله(ره) را در سالگردارتحال ایشان تقدیم رهروان راهش میکنیم.
امام و بندگی خدا
شخصیت ممتاز حضرت امام خمینی(ره) در فرایند خودسازی انقلابی شکل گرفت که از عنفوان جوانی آغاز شده بود. حضرت امام(ره) پیش از آنکه وارد میدان مبارزه سیاسی – اجتماعی شد، مدتهای مدیدی از عمر پربرکت خود را در خودسازی و مراقبت گذرانده و از محضر بزرگانیجون مرحوم شاه آبادی کسب فیض کرده بود.
مرحوم دوانی در این باره میگویند: «امام در اوائل جوانی که از شور و شوقی فوقالعاده برخوردار بودند، وقتی مرحوم آیتالله میرزا محمدعلی شاه آبادی را با آن جامعیت در عرفان و فلسفه میبینند، همچون تشنهای که به چشمه فیاض رسیده است، در نزد وی به استفاده میپردازند، با این که استاد، در فلسفه هم استاد بوده، ولی آقا روحالله خمینی طلبه جوان با ذوقی سرشار و قریحهای سیال در نزد وی به تحصیل و استفاده کتب عرفانی که با روحیه و جهات اخلاقی استاد با آن قیافه جالب و سیمای روشن و وقار توأم بود ، همت میگمارد. «فصوص» محیی الدین عربی را به خوبی نزد این استاد میخواند، و بر آن حاشیه مینویسد. حاشیه امام درست در حاشیه همان کتاب فصوص است که نزد استاد درس خوانده است، پیداست که امام چنین حاشیه و تحقیقاتی در مباحث مهم عرفانی و اظهار نظرهای ژرف خود را یک قلم نوشتهاند. آیتالله حاج آقا مرتضی حائری یزدی فرزند گرامی مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی ( رضوان الله علیه ) نکته مهمی را برای بنده بازگو کردند . به گفته ایشان با رحلت حضرت امام چند تا از علوم به طور کلی دچار خلأ میشود . یکی از این علوم عرفان است، زیرا به نظر امام کسی وجود نداشت که در این علوم عمیقا تحصیل کرده باشد.»
بدون شک با یک دوره کامل خودسازی انقلابی و بریدن از تعلقات دنیوی نمیتوان انتظار داشت که حضرت روح الله(ره) پیشگام انقلابی شود که آن را بزرگترین طغیان بر علیه استکبار جهانی میتوان دانست.
به واقع امام انسان متکاملی بودند که روح الهی خویش را به حقیقت وارستگی آراسته بودند. با آنکه از بهترین استعداد و زمینه مناسب امکانات برای رسیدن به انواع مظاهر دنیا برخوردار بودند، ولی هیچ گاه به دنبال دنیا نرفته، بلکه از آن گریزان و رویگردان بودند. درست به همین دلیل و به مشیت خداوند، دنیا در تمام مظاهر گوناگونش به ایشان روی آورد و به اوج محبوبیت، شهرت، قدرت و امکانات دنیا دست یافتند و در این مرحله نیز امتحانی نیکو دادند. ایشان، همه آنچه را که در راستای وارستگی و خلوص و خدمت به دین خدا و بندگان او به دست آورده بودند، فقط و فقط در راه خدا صرف کردند و هرگز هیچ گونه اثری از کمترین دلبستگی به ریز و درشت و خرد و کلان امور دنیوی در ایشان مشاهده نشد؛ چرا که او خانه را به صاحبخانه تسلیم کرده و دل را به یکپارچه به محبوب سپرده بود و نه «خود» ی برای خود می پنداشت و نه دلی برای «خود» تا چیزی را جز «خدا» برای خود بخواهد یا آنکه به چیزی جز خدا دل سپارد.
امام و خانواده
بزرگمرد ایران زمین، بخشی از بزرگی و عظمت روحی خود را به برکت تعاملی که در خانواده داشته، کسب کرده است. مروری بر زندگانی خصوصی او و نقش حضرت روح الله به عنوان همسر و پدری در خانواده زوایای پنهانی را از او آشکار می سازد که کمتر در معرض دید جهانیان بوده است.
همسر امام که سال ها در سایه این آفتاب جهانی میزیسته و صندوقچهای از خاطرات و حوادث تلخ و شیرین زندگی امام را در سینه دارد؛ درباره رفتار امام می گوید: «حضرت امام به من خیلی احترام میگذاشتند و خیلی اهمیت میدادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی زدند… امام حتی دراوج عصبانیت هرگز بیاحترامی و اسائه ادب نمیکردند. همیشه در اتاق جای بهتر را به من تعارف می کردند.»
به واقع احترام متقابل، اکسیری است که زندگی خانوادگی را به کانون سعادت و کامیابی مبدل می سازد. اگر ارتباط همسران و رفتار و گفتار آنان با احترام و تکریم باشد، بهترین آموزشگاه ادب در خانه، این دنیای کوچک، ایجاد خواهد شد و در این آموزشگاه، فرزندان و انسانهای فردا آموزش خواهند دید. احترام امام به همسرشان چنان مشهود بود که همه اهل خانه به گونهای صحنههایی از آن را ترسیم کرده و در مورد رفتار کریمانه و احترامآمیز امام بسیار سخن گفتهاند؛ از جمله دختر امام میگوید: «برخورد حضرت امام با همسرشان در عین صمیمت و محبت بسیار محترمانه بود. در تمام مسائل شخصی و خانوادگی نظر خانم محترم بود و ایشان هیچ گونه دخالتی در امور داخلی منزل نداشتند.»
همسر امام آن گاه که از احترام امام به خود سخن می گوید، بیان می کند: «تا من نمی آمدم سرسفره، خوردن غذا را شروع نمی کردند. به بچه ها هم می گفتند، صبر کنید تا خانم بیاید.»
حضرت امام هرگز از همسر خویش توقعی نداشتند و انجام امور منزل را جزء وظایف ایشان نمیدانستند و حتی از انجام برخی از امور خانه توسط همسر خود ممانعت کرده، به فرزندان خویش متذکر میشدند، کارها را انجام دهند.
یکی از فرزندان امام میگوید: «اگر روزی خانم غذا را تهیه میکردند، هر چقدر هم که بد میشد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف میکردند. خانم اگر کاری در خانه انجام میدادند، حتی اگر استکانی را جا به جا میکردند و ما نشسته بودیم، امام با ناراحتی به ما میگفتند: شما نشستهاید و خانم کار میکنند!»
رفتار حضرت روح الله(ره) در مواجهه با همسرشان، بیشک فراتر از همه شعارهای عوام فریبانه و سودجویانه ای است که امروز به نام دفاع از حقوق زن و جنبش فمینیسم در غرب سر داده میشود. تبیین همه جانبه این رابطه میتواند جایگاه زن در اسلام را به عنوان عالیترین جایگاه انسانی به جهانیان عرضه نماید.
امام و مرجعیت دینی
شاگرد برجسته مکتب امام صادق(ع) درحوزه کسب علم و معرفت نیز نابغه ممتازدر زمانه خود بود. علوم اسلامی را در عالیترین سطوح گذراند و آنگاه که در مقام عالیترین مرجع دین قرار گرفت، با نگاهی پویا به دین و زمانه، نظرات بدیعی ارائه کرد که درنوع خود کمتر مشابهداشت.
امام خمینی (ره) از همه علوم لازمه برای موفقیت در نهضت بهره مند بود. او عالمی اسلام شناس، سیاستمدار، مردم شناس، آگاه به مسائل روز دنیا و تاریخ عمومی و تاریخ اسلام بود که از فلسفه و عرفان و اخلاق و همه علوم تخصصی حوزوی در حد بسیار بالایی برخودار بود به گونه ای که از استادان مشهور به شمار می رفت. یکی از نزدیکان امام می گوید: «یکی از اساتید نجف می گفت: من بیست سال در نجف درس خواندم و خیال می کردم مستغنی شده ام، اما وقتی امام نجف آمدند و من به درس او رفتم! دیدم خیر، هنوز چیزی نفهمیده ام»
امام ، علوم مقدماتی را به خوبی آموخته ، و سطوح متوسط و عالی دروس حوزههای علمیه را چنان که باید در نزد استادان فن ، فراگرفته بود . در نزد استاد خط نیز تلمذ داشته است ، بطوری که خط خوش ایشان هم مانند دیگر جهات کمالی آن مرجع بزرگ زبانزد خاص و عام بود . امام از نوجوانی شعر میگفت ، و با این که تظاهر به آن نمیکرد ، معالوصف باید او را استاد فن غزل دانست ، به طوری که شعرهای عارفانه و غزلیات پرشور او را با آن عمق و زیبایی در کمتر شاعر غزلسرا و عارف شعرگوی سراغ داریم .
حضرت امام(ره) استاد برجسته اخلاق بودند که کلاسهای ایشان نظیری نداشت. آیتالله شهید مرتضی مطهری که خود در این درسها شرکت میکردند، تأثیر آن را چنین بیان میکنند : « …. اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از مقدمات فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در معقولات را نداشتم، اما درس اخلاقی که وسیله شخصیت محبوبم در هر پنج شنبه و جمعه گفته میشد ، و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا سرمست میکرد. بدون هیچ اغراق و مبالغهای این درس مرا آن چنان به وجد میآورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شدیدا تحت تأثیر آن مییافتم. بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس، و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم انعقاد یافت، و همواره خود را مدیون او دانسته و میدانم. راستی که او روح قدسی الهی بود.»
حضرت امام در همان مواقع با تسلطی که بر کتب فلسفی چون شرح منظومه حکیم سبزواری و شوارق ملا عبدالرزاق لاهیجی و شرح هدایه میبدی و اسفار اربعه صدرالمتألهین شیرازی داشت به تدریس آنها اشتغال ورزید که از شاگردان بزرگ و مشهور امام در درس فلسفه که هر کدام هم خود استاد فلسفه شدند میتوان به آیتالله حاج شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی، آیتالله حاج شیخ محمد فکور یزدی، آیتالله شهید مطهری، آیتالله ایزدی نجف آبادی ، مرحوم شیخ جواد خندق آبادی ، شیخ محمد علی توحیدی، میرزا مسلم سرابی، حاج آقا مهدی حائری یزدی، آیتالله حاج آقا رضا صدر ، آقا سیدجلالالدین آشتیانی و آیتالله سیدعزالدین زنجانی اشاره کرد.
امام خمینی همزمان با تدریس فلسفه، به تدریس کتابهای رسائل و مکاسب مرحوم شیخ انصاری ، و کفایه مرحوم آیتالله خراسانی هم اشتغال داشتند و در ا« نیز شاگردان بسیاری پروراندند.
امام و رهبری نظام اسلامی
دوران 10 ساله زعامت و رهبری حضرت امام(ره) در جایگاه ولایت در نظام اسلامی را میتواند نمونه ای درخشان از مدیریت فقهی و اسلامی در دوران معاصر دانست که در طول تاریخ غیبت بینظیربوده است. در طول این 12 قرن، حاکمین مختلفی به نام دین در جایگاه رهبری و هدایت جامعه قرار گرفته اند، که متاسفانه سرانجام اغلب آنها به استبداد و خودکامی و فساد کشیده شده است.
این استبداد و خودکامگی آنگاه تجلی ناصوابتری مییافت که به نام دین و پشتوانه مشروعیت الهی جاری میشد! شاید با جرات بتوان گفت که برای اولین بار بود پیرمردی درس آموخته در مکتب امام صادق(ع) فرصت یافت تا بخشی از آموزه هایاسلام ناب محمدی(ع) را در عصر پرطمطراق نظامهای دموکراتیک برای جهانیان به نمایش گذاشته و همه آنان را مبهوت خود سازد.
تصمیمات سرنوشت سازی که این فقیه عالیقدر در جایگاه ولایت بر امت گرفت، آنقدر اثرگذار و دقیق بود که دستگاههای تصمیم ساز پرادعای غربی هیچگاه نتوانستند در برابر این تصمیمات ایستادگی کنند.
مدیریت استقامت و ایستادگی در برابر ترفندهای استکبار جهانی، در طول یک دهه، در حالیکه دشمنان انقلاب اسلامی با همه توان برای مهار و نابودی آن آماده بودند، گوشه ای از کارنامه این بزرگ مرد تاریخ ایران در جایگاه رهبری جامعه بود.
حکیم بزرگ انقلاب اسلامی در مقام ارتباط با ملت نیز بنیانگذار مدلی نو و بدیع بود که درتاریخ معاصر نظیری نداشت. مبتنی بر آراء و نظرات او و آنچه در سیره عملی اش متجلی گشت، مردم در عالیترین شان و جایگاه قرار گرفته و با صراحت اعلام میدارد: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است…» (19/10/57)
حضرت روح الله با نگاهی متفاوت به ملت آنان را ولی نعمتان حاکمان دانسته و ازمسئولین می خواهد که «این معنا را در قلبمان احساس کنیم که با این ولی نعمتهای خودمان رفتاری بکنیم که خدا از آن رفتار راضی باشد»(13/10/62)
شجاع و موقعیت شناسی و درایت، دشمن شناسی و مدیریت بحران و … مولفههای برجسته دیگری از این شخصیت ممتاز بود که در جایگاه رهبری نظام اسلامی گوشه ای از دولت کریمه فراگیر موعود را به جهانیان نمایان ساخت.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]